
اگر از نمونه کارهای شیک و کاربردی او (ویژگی های طراحی Scandi) مشخص نبود، Eivind Holum اهل نروژ است. کشوری کوچک و سرد حدود 5 میلیون نفری، جایی است که عده ای در آن بزرگ می شوند و می خواهند فرار کنند. ایویند یکی از آنهاست و می گوید ترک این منطقه برای اسکاندیناوی ها امری عادی است. او به ما گفت: «شما تعداد بسیار زیادی از نروژیها را در سراسر جهان خواهید یافت. مهم نیست کجا می روید، ملاقات با نروژی ها بسیار عادی است.
در زمان مصاحبه ما، ایویند از بالی کار می کرد. چند روز دیگر به جاکارتا میرسید و تنها با لپتاپش در کافهای دیگر راه میاندازد. با وجود اینکه او یک طراح است که واقعاً همه کارها را انجام می دهد – از لوگوهای واضح گرفته تا استراتژی SEO – او سبک سفر می کند.
با توجه به ساختارهای دقیق برندهایی که او احیا کرد، تصور اینکه سبک زندگی او در نهایت تا این حد بی ثبات باشد، سخت است. اما شاید این یک واکنش باشد، یک نوسان آونگ در جهت مخالف جایی که او در آژانس شروع کرد. مکانی که در آن انتظارات و فرآیندها حاکم است و گاهی اوقات می توان خلاقیت را خفه کرد. خوشبختانه، او توانست قاب آن زمان را بگیرد و آن را نه تنها به جادهها، بلکه به فعالیتهای پررونق گرافیک و طراحی وب خود نیز برساند.
با ایویند تماس گرفتیم تا درباره سفر، نحوه کار و توصیههایش برای طراحان چند رشتهای مانند او بیشتر بدانیم.

هی ایویند! میتوانید با توضیح مختصری در مورد خودتان و اینکه اهل کجا هستید، شروع کنید؟
من Eivind Holum هستم (او/او) و من یک طراح اهل اسلو هستم. این شهر شلوغ است، در تابستان گرم، اما در زمستان سرد و تاریک است.
به Scandi Essentials از Eivind گوش دهید
تنظیمات فعلی شما چیست؟
دلیلی وجود ندارد که یک کسب و کار کوچک نتواند مانند یک شرکت بزرگ با بودجه نامحدود طراحی و برند عالی داشته باشد.
من یک عشایر دیجیتال هستم و چند سالی است که در سفر هستم تا جایی برای زندگی پیدا کنم. من بخش های بزرگی از اروپا و آسیای جنوب شرقی را گذرانده ام. مورد علاقه من تاکنون بوداپست، مجارستان و تایلند بوده است. من در حال حاضر فقط با یک لپ تاپ و یک چمدان در بالی هستم.
دفتر روزانه من معمولا یک کافی شاپ با یک خروجی، وای فای قوی و قهوه عالی است. من ترجیح می دهم تمام روز را در کافی شاپ بنشینم تا بتوانم به جای آشپزی روی کار تمرکز کنم.
یک روز معمولی شبیه این است:
من در یک هتل در جنوب شرقی آسیا از خواب بیدار می شوم، سپس برای یک شنا سریع و نوشیدن قهوه می روم.
به یک کافیشاپ میروم تا ایمیلهایم را چک کنم و فهرستی سریع برای آن روز تهیه کنم.
صبحانه می خورم، دومین کاپوچینویم را می نوشم و تا ساعت 3 بعد از ظهر کار می کنم. در اروپا، جایی که بسیاری از مشتریان من در آنجا هستند، ساعت 9 صبح است.
چند تماس میگیرم و سپس برای یک جلسه باشگاه به هتل برمیگردم.
لپ تاپ را زمین می گذارم و رستوران جدید، کلوپ ساحلی یا مقصد جالب دیگری را بررسی می کنم.
این خیلی رویایی به نظر می رسد. قبل از این همه چیکار میکردی؟
من به عنوان یک خلاق در یک شرکت روابط عمومی در اسلو برای مشتریان بزرگ مانند مایکروسافت آفیس و سامسونگ شروع کردم. در آن مدت، سخت کار کردم تا ثابت کنم که می توانم با برندهای سطح بالا کار کنم. خیلی سرگرم کننده بود و با افراد ماهر، با تجربه و جالب زیادی آشنا شدم.
من عمدتاً با ایده ها و ایجاد پروژه های مفهومی بیشتری سروکار داشتم. در یکی از آنها، نمایشگاهی را که توسط مایکروسافت آفیس سازماندهی شده بود، برگزار کردیم، که در آن از 10 هنرمند دعوت کردیم تا در مجموعه آفیس 365 آثار هنری خلق کنند. این هنر بر روی یک بوم دو متری در منطقه مرسوم ولکان در اسلو به نمایش گذاشته شد.
این یک موفقیت بزرگ بود و در واقع به مقر مایکروسافت فرستاده شد.
اوه وای.
بله، اما اگر برای آژانسهای اسلو کار میکنید، حقوق کم و ساعات کاری زیاد طبیعی است. فکر می کنم به همین دلیل ترجیح می دهم کوچ نشین بمانم.
این پست اینستاگرام را ببینید
قطعا. به نظر شما کار در آژانس چه مزیتی دارد؟
یک آژانس می تواند در مورد فرآیند حرفه ای چیزهای زیادی به شما بیاموزد: اولین ملاقات با مشتریان، شفاف سازی انتظارات، فرآیندها، جدول زمانی، ترسیم موفقیت بالقوه و اندازه گیری نتایج.
یک آژانس می تواند چیزهای زیادی در مورد فرآیند حرفه ای به شما بیاموزد… این مانند بخشی از یک ماشین است.
این یک محیط بسیار ساختار یافته است که می تواند در راه حرفه ای شدن واقعا مفید باشد. قطعا شما را تشویق می کند که در سطح بسیار بالایی کار کنید. به عنوان یک خلاق، گاهی اوقات شما فاقد ساختار و ابزار لازم برای رسیدن به پتانسیل کامل خود هستید. دیدن 10 تا 20 نفر که به هر بخش از فرآیند در یک آژانس اختصاص داده شده اند، چیزهای زیادی به شما می آموزد. یک مدیر پروژه، یک تیم فروش و یک تیم بازاریابی وجود دارد. مثل اینکه بخشی از یک ماشین باشید.
فریلنسینگ شدید است اما به همان اندازه با ارزش است. من خوشحالم که بسیاری از مشتریان در اکوسیستم 99design همکاری با من را انتخاب می کنند.
و فریلنسر جانوری کاملا متفاوت است.
شدید است، اما به همان اندازه ارزشمند است. من خوشحالم که مشتریان زیادی در اکوسیستم 99design تصمیم می گیرند با من کار کنند و برای من درآمد ایجاد کنند. بنابراین می توانم دنیا را سفر کنم و از مزایای جاده لذت ببرم.
این پست اینستاگرام را ببینید
شما برندهای کاملی را هم برای افراد و هم برای شرکت ها طراحی می کنید. چگونه رویکرد خود را با مشتریان مختلف تطبیق می دهید؟
اگر برای یک شرکت بزرگ یا یک کارآفرین طراحی کنم، برای من هم همینطور است. سعی می کنم روی خلق و کیفیت تمرکز کنم. یک مکالمه کوتاه با مشتری معمولاً برای درک آنچه او در تلاش است به دست آورد کافی است. من سبک کاری خاصی را توسعه داده ام و این روند بسیار آسان است.
شما روی طیف کامل طراحی، از برندینگ گرفته تا وب سایت و حتی استراتژی و سئو کار می کنید. فکر می کنید چه چیزی شما را به عنوان یک هنرمند متمایز می کند؟
یافتن الهام هرگز برای من مشکل نبوده است. من انرژی خلاقانه بی پایانی دارم و می توانم 3 تا 5 مفهوم لوگو برای حداکثر 10 مشتری در روز طراحی کنم.
رعایت کنید. تکرار. ایجاد کردن. من دنباله را تکرار می کنم تا زمانی که نتایج به دست آید.
من به صورت بصری کار میکنم و دوست دارم به تابلوهای مختلف در Pinterest نگاه کنم، مسیری را برای تکرار انتخاب کنم و بر اساس روش ریمیکس نتایج منحصربفرد ایجاد کنم. رعایت کنید. تکرار. ایجاد کردن. من دنباله را تکرار می کنم تا زمانی که نتایج به دست آید.
چه چیز دیگری در مورد فرآیند شما منحصر به فرد است؟
من فقط پروژه های کاملی را ارائه می کنم که فکر شده و تکمیل شده است. من طرحها یا فرآیندها را نشان نمیدهم زیرا فکر میکنم طرحها بیشتر از اینکه به مشتری کمک کنند میتوانند مشتری را گیج کنند. من معتقدم هیچ دلیلی وجود ندارد که یک کسب و کار کوچک نتواند همان طراحی و برند عالی را مانند یک شرکت بزرگ با بودجه نامحدود داشته باشد.
گاهی اوقات از مارک های معروف برای کمک به تعیین موقعیت و جهتی که مشتری برای پروژه خود می خواهد استفاده می کنم. بسیاری از بازاریابان از این کهن الگوها بر اساس کارل یونگ استفاده می کنند. اینها نقش های بی انتها و نمادینی هستند که در همه داستان ها و چرخه های بازاریابی پیدا خواهید کرد.

این واقعا هوشمندانه است. ارجاعات فقط برای مشتریان نیست. آنها می توانند برای طراحان نیز بسیار مفید باشند.
بله، فکر میکنم بهتر است زیاد به زبان کلامی و خلاصههای کوتاه تکیه نکنید، بلکه به دنبال راهحلها به برندهای دیگر باشید. من اغلب از مشتریانم میپرسم که «کدام یک از این 3 دسته برای شما و هویت برند تجاری شما مناسبتر است؟» با استفاده از پروژههایم به عنوان نمونه.
سپس، وقتی نوبت به طراحی میرسد، میدانم چه پالت رنگی، ترکیب فونتها و لوگوها کار خواهند کرد.
برند فریلنسری شما چیزی فراتر از یک طراح بودن است. امیدوارید در آینده به چه چیزی برسید؟
من در حال حاضر در حال آموزش فیگما و یوگا هستم، اما… از آنجایی که بیشتر روزهایم را در کافه ها، کلوپ ها و رستوران های سرتاسر جهان میهمان بوده ام، می خواهم به طراحی داخلی انشعاب دهم. خیلی خوب خواهد بود.

سه چیز را که در حال حاضر به شما الهام می بخشد نام ببرید.
- هنرمند و طراح داخلی اشلی ساتون در ایجاد برخی از منحصر به فرد ترین طرح های بار، باشگاه و رستوران در جهان شگفت انگیز است.
- سالوادور دالی. من همیشه طرفدار بوده ام.
- استفان ساگمایستر. او یک ستاره راک واقعی در طراحی گرافیک و در نوع خود بی نظیر است.
امیدوارید طراحان چه چیزی را از ویژگی شما حذف کنند؟
اگر بتوانید یک چیز طراحی کنید، می توانید هر چیزی را طراحی کنید.
متشکرم ایویند!
آیا کار ایویند را دوست دارید؟
نمونه کارها را بررسی کنید.
بیا بریم!
The post طراح چند رشته ای Eivind Hollum در مورد ساختار و موفقیت appeared first on 99designs.